18 ماهگیت مبارک
عزززززززززززززیزم دیگه 18 ماهت شد
الان برای خودت کلی اقا شدی خیلی بامزه و شیرین و شیطووووووووووون شدی
دیروز 4 شنبه 9 مرداد بردمت واکسنت را زدم
انگار فهمیده بودی یه خبرای هست اصلا پات رو نمی ذاشتی داخل
بعدم که رفتی داخل موقع واکسن زدن سفت من رو گرفته بودی و می گفتی بس
ههههههههههههههههه
یه واکسن تو پات زدن یکی تو دستت قطره فلج اطفال هم تو دهنت
وزنت 11 کیلو بود
قدت 85 سانت
دور سرتم 47.5
بود همه چیزت عالی بود و رو نمودار
بعدم موقع خداحافظی با همه بای بای کردی الا با اون خانم پرستاره که بهت واکسن زد هههههههههههههههههه
بعدم با همدیگه کلی پیاده روی کردیم
برات دو تا کتاب خریدم یه دونه اسباب بازهای نجاری خریدم خلاصه باز کلی گشت زدن اومدیم خونه
تا ساعت 5 بعد از ظهر خوب بودی ولی بعدش دیگه شروع کردی تب کردن و پا درد
همش گریه می کردی می گفت درد می گفتیم کجات درد می کنه پات را نشون میدادی هههههههههههه ولی اشتباهی اون یکی پات را که واکسن نزده بودی ههههههههههههه
شب تا صبح هم که دایم تب کردی و همش می خواستی بغلت کنم تا بخوابی
عزیزکم امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی عاااااااشقتم بوووووووووووووووووووووووووووس